بانوی خانه! در دل بستر نبینمت
سه شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۳۰ ق.ظ
بانوی خانه!در دل بستر نبینمت
حالت بد است،کاش که بدتر نبینمت
در حال احتضاری و هر لحظه رفتنی
می ترسم این که لحظه ی دیگر نبینمت
تابوت را بدون "در" آورده ام برات
ای کاش هیچ وقت پس "در" نبینمت
جز موقع نماز به مسجد نمی روم
از ترس این که لحظه ی آخر نبینمت
محشر به پاست خانه ی حیدر از این به بعد
حقم نبود تا دم محشر نبینمت
عجل وفات گفتی و تنها گذاشتیم
کردی دعا که بی کس و یاور نبینمت!
۹۳/۰۱/۱۲