واحد سنگین شب اول محرم الحرام نود و سه+با نوای حاج محمد رضا بذری
بند اول:
نمونده واسم راه چاره، سرم روی دارالاماره
داره با ایما و اشاره
با التماس می گه نیا به کوفه
حرکت نکن دیگه نیا به کوفه
حیرون کوچه ها شدم، اسیر غصه ها شدم، تشنه گذاشتن کاممو
گفتم بیا ولی نیا، جون بابات علی نیا، پاره کن آقا نامه مو
رومو زمین نزن تو رو به جون زهرا، که قلبش خونه زهرا، نشم مدیون زهرا
بمون مدینه تنها روضه خون زهرا، سر و سامون زهرا، نشم مدیون زهرا
وای! کوفه پر از نامردیه
وای! تنها شدن بد دردیه
بند دوم:
نون وفاشون شده آجر، دارم از این مردم دل پر
به خاطر معجر و چادر
کم بکن این درد و نیا به کوفه
مدینه برگرد و نیا به کوفه
دلم می خواد داد بزنم، ناله و فریاد و بزنم، کوفه که فریاد رسی نیست
نماز مغرب ازدحام، عشا ولی پس از سلام ، یهو دیدم هیچکسی نیست
چی بگم از وفای عهد مردم اینجا، امون از رسم دینا، شدم غریب و تنها
کاری نکردن این جماعت جز تماشا، دیگه بریدم آقا، شدم غریب و تنها
وای! کوفه پر از نامردیه
وای! تنها شدن بد دردیه
بند سوم:
دست سلامشون شده مشت، انگشترت می ره با انگشت
سرت بریده می شه از پشت
دیگه چه جور بگم نیا به کوفه
به مادر قسم نیا به کوفه
بیا ولی همرا نیار، خواهرتو اینجا نیار، من کوفه رو خوب می شناسم
شمشیر و نیزه شد حراج، زیور می خوان واسه خراج، گوش کن به این التماسم
نذار ببینه خواهرت زبون من لال، تو رو میون گودال، امون از شمر قتال
می خوام که غارت نشه گوشوار و خلخال، نره رقیه از حال، امون از شمر قتال
وای! کوفه پر از نامردیه
وای! تنها شدن بد دردیه